پخش زنده
امروز: -
خداوند در قرآن خود را با لقب رضوان ستوده و مأمون نیز همانند دیگران، آن حضرت را «رضا» نامگذاری و ستود.
به گزارش خبرگزاری صداوسیمای مرکز اراک؛ امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، فرزند امام کاظم علیه السلام در سال ۱۵۳ قمری و در ۱۱ ذى القعده در شهر مدینه به دنیا آمدند.
واژه رضا از برترین درجات کمال است که ریشه در قرآن کریم و اسمای الهی دارد. خداوند در سوره توبه آیه ۷۲، خود را بدین لقب و صفت ستوده و از آن به رضوان تعبیر کرده است.
امام رضا علیه السلام خود را به این نام ملقب کرده است و علما توضیحاتی برای این نامگذاری بیان کردهاند.
در لغت به معنای خشنودی و رضایت است.
در اصطلاح علمای وارسته، رضا عبارت از است رفع کراهت و استحلای مرارت احکام قضا که بعد از عبور از درجه توکل بوده و نهایت مقام سالکان است به طوری که رضا را خشنودی بنده از خداوند و مقدرات او دانسته و سبب بیرون کردن کراهت از دل است تا دردی جز شادمانی در قلب باقی نماند و پیوسته راضی باشد.
نویسنده والامقام کتاب منازل السائرین مینویسد: «هرچه در این مقام برای سالک پیش آید سالک به آن راضی است. به همین دلیل گویند هر کس نسبت به واردات و نزول حوادث ابراز کراهتی ننمود، باید بداند به مقام شامخ رضا قدم گذارده است.»
هر یک از امامان دوازده گانه با وجود برخورداری از کمالات و فضایل اخلاقی در حد کامل و تمام، به نوعی بیانگر تجلی یکی از اسماء و صفات الهی بوده و بیش از دیگران در ظهور آن صفت درخشیدهاند. در واقع نامهای همه ائمه بازگو کننده یک سلسله واقعیاتی متناسب با شخصیت آنها بوده است.
امام رضا القاب بسیاری دارند از جمله صابر، زکی، ولی و رضا.
ایشان در صفت رضا سرآمد بودند و مورخان دربارهی اینکه چرا امام هشتم (علیه السلام) به صفت «رضا» ملقّب شدهاند، دلایلی مطرح کردند که به مهمترین آنها اشاره میشود.
– امام رضا (علیه السلام) در راستای خرسندی به قضای الهی و بهره مندی از مقام صبر که از ارزشمندترین مقامات عرفانی است، مورد رضا و پسند خداوند در آسمان و مورد رضای رسول خدا، امامان (علیهم السلام) و دوست و دشمن در زمین شدند به همین دلیل این لقب به ایشان اختصاص یافته است. (محمدی اشتهاردی، نگاهی بر زندگی امام رضا (علیه السلام)، ص ۱۴)
– علت ملقب بودن آن حضرت به رضا این بوده که هم دشمنان مخالف و هم دوستان موافق به ولایت عهدی او رضایت دادند و چینین چیزی برای هیچ یک از پدران وی اتفاق نیفتاده است؛ از این رو در میان ائمه (علیهم السلام) تنها ایشان رضا نامیده شدند. (اعلام الوری، الطبرسی، ج ۲، ص ۱۴، المناقب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۳۶۷)
– آن حضرت راضی به رضای پروردگار بود و به این خصلت ارزشمند که مقامی بالاتر از مقام صبر نیست، آراسته بودند. (انوار البهیّه، قمی، ص ۳۳۰)
– مأمون آن حضرت را الرضی من آل محمد (علیهم السلام) نامید. (تاریخ الطبری، ج ۷، ص ۱۳۹۱)
بیشتر دانشمندان اهل سنت مأمون را نامگذار اصلی دانستهاند که وقتی امام را ولیعهد خود نمود، به نام او درهم و دینار سکه زد. (تاریخ الامم و الملوک، طبری شافعی، ج ۵، ص ۱۳۸؛ تاریخ مختصر الدول، ابن عنبری، ص ۱۳۴).
البته حضرت جواد (علیه السلام) ضمن رد هرگونه رضایت پدر بزرگوارش از پذیرش ولایت عهدی، به صراحت میفرمایند: «دروغ گفتند و به گناه اندر افتادند! چنین نیست، بلکه خداوند تبارک و تعالی او را «رضا» نام داده است، زیرا در آسمان، خدا از او راضی بود و در زمین خدا از پیامبر و امامان (علیهم السلام) پس از او رضایت داشت. (ابن بابویه، عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، ج ۱، ص ۲۲-۲۳)
– برخی از راویان معتقدند که امام کاظم (علیه السلام) این لقب را به پسرشان دادند.
سلیمان بن حفص میگوید: امام موسی بن جعفر (علیه السلام)، علی پسرش را رضا نامید و از او با این عنوان نام میبرد. (پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام)، شریف القرشی، ج ۱، ص ۴۳ -۴۴)
امام رضا (علیه السلام) یکی از ارکان ایمان را رضا میداند و میفرمایند: «الایمان أربعه أرکان: التوکل علی الله، و الرضا بقضاء الله، و التسلیم لأمر الله، و التفویض الی الله؛ ایمان چهار ستون و پایه است: توکل بر خدا و خشنودی به قضای الهی و مطیع فرمان خدا شدن و وانهادن همه کارها به خدا.» (تحف العقول، ابن شعبه، ص ۳۳۲).
از آنجایی که ایمان نیز، فرع بر شناخت و مبتنی بر آن است، میتوان نتیجه گیری کرد که معرفت و شناخت، ایمان را نتیجه میدهد و ایمان رضا را. میتوان گفت دو عامل مهم در تحصیل رضا نقش اساسی دارند: ۱- معرفت الهی ۲- محبت الهی. مرتبه رضا از ثمرات محبت و نتیجه آن صفت است؛ چرا که محبت به کسی موجب رضای به افعال او میشود، (معراج السعاده، نراقی، ص ۵۷۸- ۵۸۰) و، چون رضا ثمره معرفت است با علو درجات معرفت، درجات رضی نیز ارتقا مییابد.
در سیره زندگی امام رضا (علیه السلام) رفتارهایی دیده میشود که نشانه صبر و تسلیم و رضامندی آن حضرت از قضای الهی است، یعنی ایشان بدون آنکه سخنی نیز دربارهی این مقامات بر زبان بیاورند رفتار و کردارشان در برابر بلایا و قضایایی که ظاهراً ناگوار بود، (از جمله سختیهای دوران زندان پدر حضرت امام هفتم -علیه السلام- و مسأله ولایتعهدی اجباری و عوارض ناخواسته آن، و تحقیرها و توهینهای دشمنان در ماجراهای مختلف از جمله نماز عید فطر و نیز ماجرای مسمومیت و موارد دیگر) درس و الگویی کامل برای صبر و تحمل و تسلیم و بالاتر از آن خشنودی کامل حضرت (علیه السلام) از خواستههای حق تعالی بود که البته این رضایتمندی امام از جریان سرنوشت، با اشراف کامل بر کلّ جهان هستی و علم بر تقدیر و تدبیر آن، از سوی خداوند صورت پذیرفته است.
آن حضرت (علیه السلام) همان طوری که خود اهل رضایت به رضای الهی بود، دیگران را نیز به این امر دعوت میکرد. در روایت است که «سئل عن الرضا (علیه السلام) عن خیـار العبـاد؟ فقــال (علیه السلام): الذیـن اذا احسنوا استبشروا، و اذا اساووا استغفروا و اذا اعطوا شکـروا، و اذا ابتلو صبروا و اذا غضبوا عفوا؛ از امام رضـا (علیه السلام) درباره بهترین بنـدگـان سؤال شـد. فرمودند: آنان که هرگاه نیکـى کنند خـوشحال شوند و هرگاه بدى کنند آمرزش خواهند و هر گاه عطا شـوند شکرگزارند و هرگاه بلا بینند صبر کنند و هرگاه خشم کنند در گذرند.»
از حضرت رضا (علیه السلام) از پدران معصوم ایشان از حضرت رسول (علیهم السلام) روایت شده که خدای عزوجل میفرماید: «من لم یرض بقضایی و لم یومن بقدری فلیلتمس الها غیری؛ کسی که به قضای من راضی نگردد و به تقدیر من ایمان نیاورد باید به خدای دیگری جز من روی آورد.» (توحید صدوق، ص ۳۷۱)
انسان کامل که مظهر اسم اعظم خداست در مراحلی واسطهی ثبوت رضاست و در مراحلی دیگر واسطه اثبات رضا؛ یعنی گاهی علت رضای الهی است و زمانی علامت و دلیل آن (ادب فنای مقربان، جوادی آملی، ج ۲، ۳۱۸).
رضایت الهی به دو صورت جلوه میکند: رضایت از افعال انسان و آن در صورتی است که اعمال وی مطابق با حجت عصر یعنی دین الهی و با انگیره امتثال فرمان خدا انجام بگیرد و مورد دیگر: رضایت از گوهر ذات انسان که این مرحله درجه تکامل یافته است. قسم نخست یعنی رضایت از اعمال همراه با تکامل در اخلاق و عقاید است. این درجه، مقام اطمنیان است که انسان سالک در این مرحله به رضایت طرفینی میرسد. «رضی الله عنه و رضوا عنه؛ خدا از آنها راضی است و آنان نیز از وی راضی هستند.» (مجادله/۲۲)
از امام حسن عسگری (علیه السلام) برای هر کدام از چهارده معصوم (علیهم السلام) صلواتی نقل شده که صلوات بر امام هشتم (علیه السلام) چنین است: «اللهم صل علی علی بن موسی الرضا الذی «ارتضیته» و رضیت به من شئت من خلقک. خدایا درود فرست بر علی فرزند موسی آن خشنودی که پسندیدهی خود قرارش دادی و به واسطه او از هر کدام از آفریدگانت که خواستی، خشنود شدی.»