پخش زنده
امروز: -
فعال رسانهای در مسائل منطقهای گفت: اقدام شجاعانهی وعدهی صادق به ۴۶ سال مقابلهی جمهوری اسلامی ایران با رژیم اشغالگر قدس معنای تازه بخشید و این خودش را خیلی سریع درشبکههای رسانهای، شبکههای اجتماعی خودش را ظهور و بروز داد.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، برنامه وعده صادق با حضور آقای روشن چشم کارشناس رسانه، خانم حسنیه سادات شبیری مجری و خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما و با ارتباط تصویری با روح الله رضوی فعال رسانهای در مسائل منطقهای به موضوع نگاه رسانه های دنیا به عملیات وعده صادق پرداخت.
مشروح برنامه را در ادامه می بینید:
سؤال: اول یک نگاه کلی به آن چه که رسانههای مختلف دنیا در این یکی دو روز پرداختند به عملیات وعده صادق داشته باشیم بعد جزئیتر میتوانیم به هر بخش آن جداگانه بپردازیم.
حسنیه سادات شبیری؛ مجری و خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما: همان طور که عملیات ایران با کلیدواژه هایی، چون بی سابقه، تاریخی، گسترده و یک کلیدواژههایی که شاید کمتر شنیده شده بود درباره عملیاتهای نظامی در تاریخ معاصر شاید ادعای بزرگی نباشد این را بگویم توصیف شد، اتفاق رسانهای اش هم همین طور بود یعنی شاید بشود زلزله رسانهای را به کار برد، یعنی وقتی که خبر اول آمد، وقتی شما نگاه میکردید به تلویزیون گستردهای که در تحریریه بین الملل خبرگزاری صدا و سیما است و اکثر رسانههای جهان را رصد میکند، خبری جز این موضوع نبود و اغراق نیست اگر بگوییم که تمام رسانههای جهان زوم کردند روی این خبر و در ساعات اولیه با بهت درباره آن صحبت میکردند. این بهت که میگویم، چون که تعداد مشخص نبود، رقم مشخص نبود، به دلیل فاصله زمانی جغرافیایی، زمان میبرد تا مشخص شود دقیقاً چه اتفاقی افتاده و به خاطر همین فقط همه با شوک، با ابهام، کارشناسانی که دعوت میکردند فقط میگفتند میدانیم که تعدادش زیاد است. مثلاً چیزی که خاطرم است این بود که سیانآن گفت بزرگترین حمله پهپادی تاریخ، یعنی کلیدواژهها کلیدواژههایی است که همه،ترین دارد؛ گستردهترین، بدترین، سیبیاس آمریکا در اولین ساعتها کلیدواژه بدترین و سختترین حمله را به کار برد؛ بنابراین در ساعات اولیه ما اگر بخواهیم رسانههای بین المللی جریان اصلی و پرمخاطب دنیا را توصیف کنیم شاید تیترش همین باشد؛ رسانههای جهان در شوک و انتظار، انتظار این که ببینند نتیجه این عملیاتی که انجام شده، چیست.
سؤال: آقای روشن چشم، شما این حجم پوشش رسانهای رسانههای مختلف دنیا را یک برنامه ریزی میدانید یا یک واکنش طبیعی، یعنی قرار بوده از این یک صیدی کنند برای اهداف خودشان احیاناً چه مثبت، چه منفی یعنی چه همراه با جمهوری اسلامی چه علیه جمهوری اسلامی، یا نه میگویید یک واکنش طبیعی بوده؟
روشن چشم کارشناس رسانه: واقعاً حیف بود که این عملیات انجام نمیشد و جنگ غزه پایان میپذیرفت، یعنی عملیات وعده صادق شاید چیزی بود که دنیا و ایرانیان چهار دهه منتظر آن بودند تا ببینند این پویش، روند، این پاسخ اقتدار و بازدارندگی ایران از فضای ادبیات خارج میشود و در گستره عملی و به خصوص نظامی چطور نمود پیدا خواهد کرد. طبیعی است وقتی از فضای رسانهای صحبت میکنیم به طور مشخص داریم در مورد فضاهای گفتمانی، عملیاتهای روانی و بسترهای سناریوسازی صحبت میکنیم. الان دنیا میداند که رسانه از لحاظ مدیریت افکار عمومی، اثربخشی، حتی مدیریت واقعیتهای ممکن، چیزی است که بسیار مؤثر است، از زمانی که حمله نظامی و آن تجاوز رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران در دمشق شروع شد، ما شاهد مجموعهای از سناریوها و واکنشهای فضای رسانهای و افکار عمومی هستیم که در فازهای مختلف تا زمان انجام عملیات وعده صادق است، یعنی در تمام اینها و با توجه به کنشهایی که طرفین به خصوص پاسخهایی که جمهوری اسلامی ایران در ادبیات خود برای پاسخ به این مسأله مطرح میکرد فضاهای سناریوسازی و فضاهای عملیات روانی گستردهای داریم. بر این اساس، طیف متنوعی از رسانهها، یعنی تقسیم بندیهایی که از لحاظ تحلیل محتوایی در مورد این رسانهها صورت میگرفت نشان میداد که این طیفها در قالبهای مشخصی از تنش زایی، کاهش تنش تا بیان واقعیت را در نظر میگرفت. قبل از این که به این مسأله بپردازم، در پاسخ جنابعالی این را باید مطرح کنم که در حوزه عملیاتهایی که در حوزه نظامی و حتی مسائل سیاسی مطرح میشود، بازوی افکار عمومی رسانه است. پس وقتی ما واکنشهای رسانهای و تحلیل محتوای رسانهای را تحلیل و بررسی میکنیم، متوجه میشویم که دقیقاً چیزی را که ایران انجام میداد، هم به لحاظ داخلی و هم لحاظ خارجی و به خصوص در گستره جهانی طی یک پازل بندی عملیات روانی و سناریوسازیهای رسانهها صورت پذیرفته که اینها را بتوانیم در بخشهای مختلف و با جزئیات بیشتر بررسی کنیم.
سؤال: خانم شبیری آیا بین واکنشی که اولین لحظات، اولین دقایق یا یکی دو ساعت اول در رسانههای دنیا شاهدش بودید شما با آن چیزی که ساعاتی بعد از رسیدن پهپادها و موشکهای ایران به سرزمینهای اشغالی شما دیدید، بین اینها تفاوت محسوسی شاهد بودید که بتوانید مثال بزنید؟
شبیری: آن مبحثی که ابتدای صحبت به آن اشاره کردم؛ آن گستردهترین، تاریخی، بی سابقه، سخت؛ همچنان ادامه دارد در رسانهها و انگار که این ثبت شد، دیگر نمیشود شاید روایت را تغییر داد و تقلیل داد یا بگوییم نه بی اهمیت بود. من در برایند اکثر واکنشهایی که میبینم یک نکتهای وجود دارد؛ کلیدواژه عرض اندام را استفاده میکنند، این بود که بالأخره نشان دادند گنبد آهنین، رصد موشک، نمیشود، مثلاً مصونیت دارد، بزرگترین قدرت نظامی در منطقه، اینها از بین رفت، یعنی به نظر من، حالا این دیدگاه شخصی من است؛ مهمتر از این که حالا چه خسارتهایی وارد شد، چون تخصص من هم نیست، فرو ریختن باورها و افکار عمومی جهان درباره این که این جا مصونیت نظامی دارد، بزرگترین قدرت نظامی جهان که آمریکا باشد، پشتیبان آن است، بنابراین این در رسانهها در دو روز گذشته مکرر دیده میشود و تغییر نکرد. یک نکتهای که وجود دارد این است که در رسانههای عبری که مخاطب آن، شهروندان صهیونیست هستند، مصرف داخلی دارد به تعبیر خودشان، میآیند میگویند به نظر من، توجیه میکنند که ایران بزرگترین قدرت نظامی منطقه است، طبیعی است که این اتفاق بیفتد یا من یک تعبیری را میشنیدم اگر اشتباه نکنم در شبکه کان ۱۲ بود که ایران حماس نیست، ایران جهاد اسلامی نیست و به نظرم یک مقدار میخواهند بگویند که طبیعی است اگر این حجم از اتفاقات گسترده رخ داده و آرام آرام شاید افکار عمومی خودشان را برای جبران آن قدرت آسیب دیده دارند آماده میکنند. این یک نکتهای بود که در پاسخ به سؤال شما به ذهنم رسید.
سؤال: بقیه رسانههای عبری زبان چه رویکردی نشان دادند به این حمله و عملیات؟
شبیری: درباره رسانههای عبری زبان نکتهای که به ذهنم میرسد و ما همیشه در محافل رسانهای که درباره آن صحبت میکنیم این است که پدرخوانده رسانههای صهیونیستی و وابسته به کابینه رژیم صهیونیستی انگلیس است و انگلیس شناخته شده است برای این که ابرقدرت رسانهای جهان است و من خود شخصاً به عنوان یک خبرنگار وقتی رصد میکنم، توانایی انگلیس را در مدیریت رسانهای همیشه به چشمم آمده و توجه مرا جلب کرده که خوب و توانمند عمل کردند، اما در این مورد اجازه بدهید بروم به آن روزی که حادثه سفارت ایران در دمشق اتفاق افتاد، از آن روز وقتی شما رصد کنید رسانههای عبری که مصرف داخلی دارند محتواهای آنها، سردرگمی، تشتت در نوع پیامهایی که منتشر میشود دیده میشد، به چه نحوی؟ به نحو این که فضای داخلی ساکنان رژیم صهیونیستی و مناطق اشغالی را به هم ریخت. من یک نمونه آماده کردم، اگر بشود آن را ببینیم که چطور سایه ترس بر سر صهیونیستها میشود به دلیل این که مقامات رژیم صهیونیستی نتوانستند رسانه را کنترل کنند و نتیجه آن، هجوم مردم است به فروشگاهها.
شبیری: این یک نمونه از فضای حاکم بر رسانههای عبری زبانی که مصرفشان داخلی است یعنی برای داخل رژیم صهیونیستی و سرزمینهای اشغالی است که از زمانی که حمله به سفارت ایران در دمشق اتفاق افتاد، این فضای انتظار که بالأخره چه اتفاقی خواهد افتاد و واکنش ایران به چه صورت خواهد بود؟ مثلاً این کارشناس پنج دسته بندی را مطرح میکند از این که آیا ما ممکن است سفارت رژیم صهیونیستی در یک کشور دیگر را بزنیم، ممکن است صبر استراتژیک داشته باشیم و سه مورد دیگر را مطرح میکند، پرتکرار از اینها وجود داشت، این که همه یک حالت انتظاری وجود داشت که چه میشود، ایران دست به چه گزینهای میبرد؟ اما در عین حال به مخاطب داخلیشان این پیام را میدادند که شهروندان و مناطق غیرنظامی هدف نخواهد بود، به نظرم این را هم دنبال میکردند که آرامش بدهند، ولی این یک کارشناس که مقام رژیم صهیونیستی هم بوده، مقام سازمان اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی بوده در گذشته، میگوید ایرانیها؛ تعبیری که به کار میبرد، از اضطراب و ترس ما لذت میبرند. صحه میگذارد بر این که چه فضای ترس و اضطرابی وجود داشته، این را تا اینجا داشته باشیم، درباره این که قبل از عملیات وعده صادق، فضای رسانههای عبری به این صورت بود و بعد هم درباره بعد از وعده صادق.
سؤال: آقای رضوی شما بین رفتار رسانهای که در اولین دقایق به خصوص در رسانههای متعلق به رژیم صهیونیستی یا همسوی رژیم صهیونیستی بود با رفتارهایی که بعد به فاصله نشان دادند، تفاوتی دیدید یا خیر؟
روح الله رضوی؛ فعال رسانهای در مسائل منطقه ای: بله، در لحظهای که عملیات رسانهای شد و در ساعاتی که خبر منتشر شد و خبر از مردمی که توانسته بودند رصد کنند تصاویر حرکت پهپادها یا موشکها را، در آن لحظه، چون کسی خبر و اطلاعی از زمان دقیق عملیات نداشت، طبعاً در آن لحظات اولیه همه روایت میکردند، اما بعد در جریان رسانههای اسرائیلی و رسانههای همسو با اسرائیل در منطقه، بعضی رسانههای عربی و رسانههای غربی چند خط دنبال شد. چند خط قبل از آن دنبال میشد، خط اول این بود که اساساً ایران جواب نمیدهد، ایران نه که تا الان جواب نداده، جواب نخواهد داد، آن دو هفتهای که پس از عملیات تروریستی هدف قرار گرفتن کنسولگری ما در دمشق تا زمانی که عملیات شد قریب دو هفته بود، در آن دو هفته با یک حالت تمسخر و طنز هم در شبکههای رسمی و هم در بدنه حامیان آن نگاه در شبکههای اجتماعی ما شاهد بودیم که خیلی تمسخر میکردند که اصلاً ایران پاسخی نمیدهد، اصلاً اساساً ایران جرأت این را ندارد که به این پاسخ دهد، خط دو این بود که حالا اگر ایران بخواهد پاسخ دهد احتمالاً خودش پاسخ نمیدهد، یعنی کما این که تا الان مثلاً آن چه که غربیها و صهیونیستها به عنوان پروکسیها یا نایبان از ایران ذکر میکنند و ما طبعاً آن را قبول نداریم و آنها را همپیمانان و همسوهای خود در منطقه میدانیم، توسط آنها اتفاق خواهد افتاد، یعنی حرف از این بود که احتمالاً اگر هم ایران بخواهد کاری کند یا از سوریه است یا از لبنان است، بالأخره معلوم میشود که سر و ته آن که بوده، خیلی روشن نمیشود. لحظهای که عملیات اتفاق افتاد هر دو انگارهای که ذکر کردند هر دو جریان رسانهای که ذکر کردم، اینها از بین رفتند، ایران پاسخ داد؛ اولاً، ۲- پاسخ ایران رسماً از خاک خودش بود و این از باب رسانهای آب پاکی را روی دست جریانی که داشت این انگاره را تلاش میکرد تقویت کند که ایران خودش رأساً پاسخ نمیدهد، نمیتواند اصلاً پاسخ دهد بلکه میسپارد گردن بقیه. دو نکته بعد از آن مطرح شد یعنی من چیزی که رصد میکردم، در آن ساعاتی که بعد از عملیات اتفاق افتاد، دو خط را جریان مقابل خط مقاومت یعنی مقاومت اگر اسمش را بگذارم دنبال میکردندخط اول این بود که میگفتند سامانههای پدافندی اسرائیل موفق عمل میکند، نگران نباشید، هر چقدر هم که ایران عملیات کرده باشد و پهپاد و موشک کروز و بالستیک شلیک کرده باشد، ما سامانههای پدافندی داریم که عمل میکنند، علی الخصوص که به جز چالههای پدافندی که خود اسرائیل را درگیر کرد، آمریکایی ها، انگلیسی ها، اردنی ها، حتی فرانسویها به روایتی، اینها درگیر شدند و جریان رسانه اینجا حول این میگشت که فایده ندارد، اینها اثری ندارد، نگران نباشید، این کی شکست؟ وقتی که تصاویر منتشر شد. من خود آن شب که عملیات اتفاق میافتاد داشتم شبکه الجزیره را میدیدم، شبکه داشت به شکل برخط آسمان تلاویو، حیفا و قدس را نشان میداد، وقتی که موشکها به فراز آسمان رسید تازه این جا برای من جایی بود که قلبم شروع به تپیدن کرد که آیا آن رویارویی فناورانه راهبردی به نفع ما تمام خواهد شد یا نه؟ یعنی آیا موشکهایی که ما شلیک کردیم، چه کروز، چه بالستیک یا پهپادهایی که عمدتاً برای اخلال در سامانه دفاعی اسرائیلیها شلیک شده میتواند موفق عمل کند یا نه؟ و وقتی اولین تصویر اصابت در شبکههای اجتماعی منتشر شد، من شخصاً یک نفس راحت کشیدم. در تمام اینهایی که میگوییم به نظرم از باب رسانهای گل کار این جا زده شد و آن جایی زده شد که موشک از سامانه پدافندی اسرائیل عبور کرد و این موشک تصویرش ثبت شد، همین جا یک نکته مهم رسانهای را به نظرم میآید که باید به آن توجه کنیم.
رضوی: دست مریزاد باید بگوییم به طراحان عملیات که در طراحی این عملیات پیچیده که انواع مختلف جنگ افزارها استفاده شده با کارکردها و زمان پرواز و سرعت و ویژگیهای کاملا متکثر و متفاوت از کروزهایی که با یک سرعتی میروند تا بالستیکهایی که با یک ویژگیها شلیک میشوند تا پهپادهایی که دارند میروند به گونهای طراحی شد که این عملیات منتج به انتشار تصویر شد، این جزئی از عملیات است به نظر من، تحلیل دارم میکنم این را که عملیات به گونهای طراحی شده بود که تصویر منتشر شد، ببینید چرا تصویر منتشر شد؟ چرا تصویر عملیات منتشر شد و این تصاویر چه تصاویری بود؟ این تصاویری بود که فلسطینیها عمدتا فلسطینیها با گوشیهای خودشان این تصاویر را ثبت کردند و همچنین اسرائیلیها، این چگونه محقق شد؟ با دو تا ویژگی که عملیات داشت، اگر این دو تا ویژگی را عملیات نمیداشت شاید ما امروز که الان اینجا نشسته بودیم با این حجم از تصاویر روبرو نبودیم، یک: عملیات در پهنهی سرزمینهای اشغالی بود، یعنی یک نقطه نبود، نقب در صحرای نقب، جنوب در صحرای نقب، منطقهی قدس غربی، منطقهای از قدس که در کنترل اسرائیلیها است، حیفا، جولان، منطقهی شمالی، تقریبا میشود گفت که تمام اسرائیل درگیر عملیات بود تمام آسمان سرزمینهای اشغالی درگیر عملیات بود این به این معنا است که احتمال ثبت و ضبط تصاویر توسط عامل انسانی بسیار بالا میرود، نکتهی دوم، حجم بالای پهپادها و کروزها و موشکهای بالستیک شلیک شده بود، این حجم بالا هم دوباره در تحلیل رسانهای این عملیات ضریب ثبت و ضبط این پرندهها را و این اشیاء را که در زمان شب هم اتفاق افتاده بود و خود شب بودن آن هم این امکان رسانهای را بیشتر فراهم میکند بخاطر نوری که ساتع میکند یا آن درگیری که گنبد و آن سامانه پدافندی میخواهد ایجاد کند، دوباره این احتمال را بالا برد، ما اگر الان داریم میگوییم که عملیات از باب عبور از سامانههای پدافندی موفق عمل کرد به چه استنادی این را میگوییم به استناد اقلا هفت هشت تصویر ثابت شدهی رسمی منتشر شده که کسی نمیتواند آن را انکار بکند که این تصاویر دارد نشان میدهد که موشک بالستیک دارد میآید و میزند و میخورد، هر چند شاید سر جنگ یک موشک دارد منتشر میشود و تکههایی از آن را دارد سامانهی پدافندی اسرائیل میزند، اما در نهایت موشک اصابت میکند و این خیلی مهم بود، این خیلی از نظر رسانهای مهم بود، اسرائیلیها بعد از این مرحله که در واقع پاتکی که تلاش کرد جریان مقابل بزند این بود که گفت ما ۹۹ درصد را ما هدف قرار گرفته که این درست نبود یعنی واقعا اصلا درست نبود و نکته آخر این بود که ایا تخریبی برجایی گذاشته یا نگذاشته که الان دشمن دارد روی این مانور میدهد.
سوال: آقای رضوی ما در خدمت شما باز هم خواهیم بود، میهمان دیگری داریم از کانادا آقای اریک والبرگ که خبرنگار هستند ارتباط مان با ایشان برقرار است، من ضمن سلام میپرسم از اقای والبرگ که بین قبل و بعد از عملیات اخیر عملیاتی که موسوم هست به وعدهی صادق چه تفاوتی در برخورد رسانههای غربی به خصوص شما دیدید که محسوس هست و بتوانید برای مخاطبان ما بیان کنید؟
والبرگ: پیش و قبل از این عملیات که پاسخی بود به ترور ژنرالهای برجستهی ایرانی ما پیشتر شاهد بودیم که در ظرف ۱۰ روزی که ایران اعلام کرده بود که واکنش نشان خواهد داد، غرب در تلاش بود و بسیار نگران بود، چندین ناو خودشان را آورده بودند برای محافظت از اسرائیل، انگلیس، فرانسه، نیروهای دریایی خودشان را جابجا کردند برای این که در عملیات به اسرائیل کمک بکنند، بنابراین این اقدامات میتوانیم بگوییم که موجب شده بود که نگرانیها و تحرکاتی ایجاد بکند، پیشتر هم بایدن به نتانیاهو اعلام کرده بود که نه چیزی نیست و آنها شاید انتقام را نگیرند ولی هم اکنون ما شاهد هستیم که بزدلی و ترس اسرائیل نمایان شده و آنها واقعا میترسند از ایران و اقدامی که ایران انجام داده موجب شده که در دل اسرائیلیها ترس زیادی ایجاد بشود و ممکن است اقدام پرخاشگرانهای هم داشته باشند.
سوال: بین مردم در کشورهای غربی چه واکنشهایی شما شاهد آن بودید چه در فضای مجازی و چه در فضای واقعی، چه واکنشی داشتند به این عملیات و چه تصوری داشتند نسبت به ایران و برخورد ایران و آن تصور چه تغییری کرد؟
والبرگ: تغییر عمدهای در ذهنیت مردم غرب شکل گرفته، آنها به این نتیجه رسیدند که دشمن آنها اسرائیل هست و میبایستی در قبال آن کاری انجام بدهند، آنها فکر میکنند که نباید هیچ جانی از بین برود که در حال حاضر شاهد هستیم که آنها هم میدانند که اینها صهیونیست هستند و در تلاش هستند برای مقابله با اقداماتی که انجام میدهد در خیابانها باشند و میدانند که ایران در کنار این مردم فلسطین قرار گرفته و پیش از آن پروپوگاندای منفی خیلی زیادی علیه ایران بود و خیلی سخت بود که بخواهیم در مورد اقداماتی که ایران دارد انجام میدهد توضیح بدهیم در غرب رسانهها فضایی را برای این ایجاد نمیکردند تا پاسخی در زمینهی اقداماتی که ایران انجام میدهد داده بشود، در حال حاضر قدرت و انسانیت و اخلاقی که ایران نشان داده مشخص است و در حال حاضر شاهد هستیم که در سازمان ملل اقداماتی که آمریکا در قبال اسرائیل انجام داده و محکوم نکردن اقداماتی که اسرائیل انجام داده، چهره او را نمایان کرده و من فکر میکنم که این بسیار شرایط مثبتی هست که برای ایران ایجاد شده است.
سوال: بین برخورد رسانههای داخلی رژیم صهیونیستی یا اسرائیل به تعبیری، با برخورد رسانههای غربی دیگر، شما تفاوتی میبینید؟ در واقع میخواهم این را بپرسم که رسانههایی که مصرف داخلی دارند در سرزمینهای اشغالی با رسانههایی که مصرف داخلی برای ساکنان این مناطق ندارند چه جور متفاوتی احیانا پرداختند به عملیات وعدهی صادق؟
والبرگ: تفاوت بسیار آشکاری وجود دارد در حال حاضر شاهد هستیم که در رسانههای صهیونیستی به زبان عبری و در رسانههای اجتماعی مردم به زبان عبری دارند فعالیت میکنند و آنچه که در مورد اسرائیل در ذهن شان هست را اعلام میکنند و بیان میکنند در مقالهای که یکی از اسرائیلیها نوشته بودند که این را بعنوان یک شکست نشان داده بودند و نتیجهای که گرفته بودند این بود که ما هیچ چیزی به دست نیاوردیم و کاملا شکست خوردیم و راه برون رفتی از این شرایط وجود ندارد، ما در گوشهی رینگ قرار گرفتیم و در جهان تصور مردم از ما برگشته و ما دیگر نمیتوانیم به آن اهدافی که داشتیم برسیم ما حتی نمیتوانیم حماس را بعد از ۶ ماه از بین ببریم حتی ما نتوانستیم در زمینهی نظامی پیشرفتی داشته باشیم و این جنگی بود که قرار بود ۶ روزه به پایان برسد و در حال حاضر ۶ ماه است درگیر آن در کرانه باختری هستیم و اسرائیلیها کاملا در مورد حماس و در مورد ایران دچار محاسبهی غلط شده بودند و اقداماتی که در حال حاضر حماس انجام داده و ایران انجام داده از نظر آنها خارق العاده است و این بسیار اقدام رو به جلو و گام رو به جلویی هست و در کشورهای مختلف میبینیم که نگرانیهایی در مورد این مسئله وجود دارد.
سوال: آقای روشن چشم، برویم سراغ کشورهای عربی دربارهی کشورهای عربی بخصوص شما حالا البته کشورهای عربی همه یکجور نیستند واکنشهای متفاوتی داشتند، شما در آنها چه دیدید دربارهی عملیات وعدهی صادق؟
روشن چشم: آن چیزی که در فضای رسانهای و همانطور که خدمت شما عرض کردم فضایی بیشتر شبیه عملیات روانی بود اگر ما بخواهیم یک کمی عمیق نگاه کنیم به این قضیه و یک پارت بندی بکنیم، از زمانی که گره اول، زمانی که رژیم صهیونیستی تجاوز میکند به کنسولگری ایران در دمشق، زمان دوم تصمیمی هست که پالسهایی که جمهوری اسلامی ایران از طریق مقامات خودش این را ارسال میکند که در صدد پاسخگویی هست چیزی که شورای عالی امنیت ملی، چیزی که معاون سیاسی دفتر نهاد ریاست جمهوری آنها را پالس میدهند، زمان سوم زمانی هست که وزرای خارجی منطقه و جهان با وزیر امور خارجه ایران گفتگوی تلفنی میکنند و به نوعی دعوت میکنند به خویشتن داری جمهوری اسلامی ایران، زمان چهارم توقف کشتی هست که مربوط به تاجر صهیونیستی در هرمز هست و در نهایت عملیاتی که وعدهی صادق انجام میدهد، در تمام این گرهها، ما شاهد سناریوهایی هستیم که در فضای رسانهای چه منطقه و چه بین المللی وجود دارد، سه تا دیدگاه اصلی وجود دارد دیدگاههای رسانههایی که عمدتا مخالف جمهوری اسلامی ایران هستند و به نوعی اینها در میدان دشمن یا ابزارهای دشمن هستند، سناریوی دوم آنهایی که به نوعی همسوی با جمهوری اسلامی ایران یا به نوعی پذیرندهی منطق جمهوری اسلامی ایران هستند و سومی آنهایی هستند که به نوعی سعی میکنند که واقعیتهای ممکن را و آن چیزی که در میدان یا در واقع دارد صورت میگیرد را تصویرسازی بکنند، در هر سه تای اینها ما شاهد تنوع سناریو هستیم، زمانی که اسرائیل حمله کرد و به نوعی تجاوز کرد به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران ما شاهد هستیم آن دسته از رسانههایی که وابسته به غرب هستند و در واقع سیاستهای رسمی دولتهای غربی را ایالات متحده را، کشورهای ناتو را دارند بیان میکنند به دنبال این بودند که کاهش تنش را و بر اساس فضای منطقهای که الان آسیبهای جدی را آنها متحمل شدند بتوانند میزان پاسخگویی جمهوری اسلامی ایران را با فضای رسانهای کنترل بکنند، یعنی پالسهایی میدادند ژورنال مثلا عبارت منشا نامعلوم حمله داشت استفاده میکرد یا همین طور گاردین میدیدید که این حمله در راستای دفاع مشروع، شما میبینید که این فضا را علاوه بر این که میخواستند بگویند که این مربوط به مثلا شاید اسرائیل نباشد منشا آن نامعلوم است تخفیف بدهند تا این که جمهوری اسلامی در میزان پاسخگویی خودش بتواند با توجه به فضا و افکار عمومی بالاخره موثر هست که میزان آن را کاهش بدهد، چون غرب هیچ علاقهای ندارد و نداشته که میزان گسترهی این جنگ غزه توسعه پیدا کند چرا که هزینههای بسیار گزافی دارد در کنار آن ما شاهد رسانههایی هستیم که دنبال تنش زایی هستند عدهای از رسانهها از جمله رسانههایی که بیشتر فارسی زبان هستند آن چیزی که بی بی سی فارسی، وی اوای فارسی یا ایران اینترنشنال دارند مطرح میکنند دنبال چالش و برخورد نظامی شدیدی هستند چرا که آنها از این فضا سعی میکنند سود ببرند و بخصوص این که ایالات متحدهی آمریکا را درگیر این بکنند، من خودم زمانی که اینها را رصد میکردم تا لحظهی آخری که تا پیش از این که عملیات شروع بشود ایران اینترنشنال در این باور بود که به نوعی سردرگمی در تصمیم گیری در جمهوری اسلامی است در حالی که پیش از این به صورت رسمی بخصوص در عید فطر مقام معظم رهبری به صراحت پاسخ داد که ما این تنبیه را به صورت پشیمان کننده انجام خواهیم داد و بخاطر همین بود که به لحاظ واقع گرایی رسانههایی که شرایط واقعی را ترسیم میکردند یا تصویرسازی میکردند به این منطق رسیدند که این عملیات آغاز خواهد شد و بر اساس بازه زمانی این عملیات بایستی به سرعت یا به فاصلهی بسیار کمتری از این سخنرانی انجام بشود.
نکتهی دوم این است که زمانی شروع میشود که وزرای امور خارجه کشورهای مختلف میآیند و با وزیر امور خارجه ایران صحبت میکنند طی دو روز شاید بیش از ۱۴ وزیر امور خارجه چه کشورهای منطقه، عربستان سعودی، ترکیه، امارات، اینها صحبت میکردند به خویشتن داری به نوعی تخفیف، به نوعی تحمل این مسئله و جلوگیری از گسترش این دامنه و همین طور کشورهایی که در واقع کشورهای غربی این کار را هم به نوع دیگری انجام میدادند وزیر امور خارجه ایتالیا، فرانسه و آلمان به نوعی این بحث را مطرح میکردند، این جا بود که استراتژیک جمهوری اسلامی انجام داد برای این که عملیات در یک گسترهی جغرافیایی و ژئوپلیتیکی داشت انجام میشد که به نوعی فاصله و چندین کشور را در بر میگرفت یعنی عراق، سوریه، حتی اردن و خود لبنان را فضای آسمانی و سرزمینی اینها را در بر میگرفت مجبور بود که چه کار کند؟ هماهنگیهایی را از لحاظ دیپلماتیک که بالاخره ممکن است این گزارها انجام بشود و این هماهنگی انجام میشد به دلیل این که این هماهنگیها صورت گرفت، به نوعی این فضای عملیات و پاسخ جمهوری اسلامی ایران آشکارتر میشد، یعنی حتی.
سوال: یعنی کاملا خبر داشتند
روشن چشم: خبر داشتند، یک عده میگویند که جمهوری اسلامی خودش نه خیر، جمهوری اسلامی بر اساس اصل غافلگیری که اصل اول عملیات نظامی هست عمل میکرد، اما به دلیل این فاصله، بالاخره باید با عراق هماهنگ میکرد، چیزی حدود ۱۵۰ تا موشک یا چیزی حدود ۱۰۰ تا پهپاد قرار بود از آسمان این کشور عبور بکنند، چه هست اینها و چگونه است؟ بایستی اینها هماهنگ میشد هر چند اینها در سطح سری و فوق محرمانه انجام میشد ولی بالاخره کشورها اینها را لو میدادند و خبرگزاریها و سرویسهای اطلاعاتی قطعا اینها را جمع آوری میکردند بخاطر همین است که ما با نزدیک شدن به ساعات حتی عملیات میبینیم که اقداماتی را از کشورهای مختلف دارد انجام میشود سفارت را میبندند، انتقال میدهند، پروازها و آسمانهای را کلر میکنند، بنابراین نکته این است که این فضا دلیلش این بود که خیلیها میگفتند که چرا آشکار بود، این عملیات نمیتوانست به صورت عملیات غافلگیرانه ممکن بود کشورهای ثالث این را تجاوز به سرزمین بدانند.
سوال: اصلا بعضیها میگویند که ایران اصرار داشت که آشکار باشد. با وجود این که اصرار داشت و آشکار هم بود اتفاق افتاد.
روشن چشم: بله، رژیم صهیونیستی و سیستم دفاعی آنها کاملا آلرت بودند یعنی از زمانی که پیش از این که این عملیات انجام بشود، آلرت بودند و آمادهی این بودند و اقدامات بسیار متعددی را، این که طی دو روز بالاخره ناوهای بریتانیا، آمریکا، آمدند در منطقه و کمک داشتند میکردند، هنوز هم اگر شما توجه بکنید در رسانههای خود اسرائیلی وقتی که سخنگوی چه کابینهی جنگ شان صحبت میکند میگوید که ما و دوستان ما یعنی واژهی ما و دوستان مان که قسمت دوستان شان خیلی بولدتر از آن هست که شامل آمریکا، بریتانیا، فرانسه، المان و حتی برخی از کشورهای عربی هستند در این جنگ برای دفاع از اسرائیل وجود داشتند، اگر دفاعی هم حتی در اسرائیل صورت گرفته من به جرات میتوانم بگویم که از لحاظ تحلیلهای نظامی ۸۰ درصد را دوستان شان انجام دادند و آنها بودند که به پرواز درآمدند و در آسمانهای عراق سعی میکردند که کنترل بکنند، سوریه کنترل بکنند و همچنین در اردن و لبنان، بنابراین این سناریوها باعث میشد که شما واکنشهای متعددی را از لحاظ رسانهای این را کاملا توجه بکنیم، رسانههای منطقهای از جمله رسانههای عرب زبان به صورت مشخص العربیه و الجزیره که دو تا طیف مختلف هستند، با دو تا پویش کاملا تنش زا و تنش زدا در واقع عمل میکردند العربیه سعی میکرد که میزان واکنش پذیری و تهاجم ایران را بیشتر جلوه بدهد دلیل آن هم این بود که میخواست منطقه را و رویارویی بخصوص قدرتهای بزرگ از جمله آمریکا با ایران را افزایش بدهند یعنی عمدهی این رسانهها علاقمند بودند که این رویارویی را از ایران و رژیم صهیونیستی و تجاوزی که رژیم صهیونیستی انجام داده بود به ایران و آمریکا تبدیل بکنند یا به ایران، آمریکا و بریتانیا تبدیل بکنند، چون که رژیم صهیونیستی از لحاظ توانمندیهای دفاعی آن قابلیت لازم را برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران نداشت و رژیم صهیونیستی هم به این علاقه داشت بنابراین خود این فازها باعث سناریو سازیهای مختلف رسانهای میشد، نکتهی بعدی که میخواهم به آن اشاره کنم، کشتی تجاری بود که مربوط به یک تاجر اسرائیلی بود پاسخهایی را که نداده بود برای رژیم صهیونیستی در حال تجارت بود توسط ایران توقیف شد همین جا در همین گره طیف کسانی که در تیم یا ابزارهای رسانهای غربی، چون میدانستند که ایران در همان روز پاسخ داد در واقع شب همان روز بود که عملیات انجام شد، ما میبینیم که گسترهای و تنوعی از تایتلها و تیترهای مختلفی که ایران با توقیف این کشتی پاسخ خودش را داد، یعنی میخواستند این را به نوعی جایگزین آن پاسخ بکنند و به جمهوری اسلامی این را القا بکنند که این فضا هست شما میتوانید بگویید که بله ما بالاخره یک کشتی تجاری بسیار بزرگ با کانتینرهای متعددی را چیزی حدود ۲ و نیم میلیارد دلار ارزش مالی آن هست و ما به دلیل این که نمیخواهیم چالشهای منطقه زیاد بشود، حتی تا این سطح ما میبینیم که آنهایی که به دنبال تخفیف این قضیه بودند عمل کردند، اما یکسری رسانههایی از جمله صدای آمریکا، ایران اینترنشنال و بی بی سی فارسی به دنبال این بودند که ایران را در یک مخمصه تصمیم گیری قراربدهند کاملا من کارشناسان شان را تحلیل محتوا میکردم دنبال این بودند که میگفتند ایران گیر کرده، آیا پاسخ بدهد با آمریکا درگیر بشود؟ آیا پاسخ ندهد مثلا دچار چالش مشروعیت بشود این که چقدر صبر استراتژیک، چقدر تحمل شرایط؟ و یا این که تخفیف بدهد این را به عملیاتهایی که طی آن روز یا در آینده توسط نیروهای جبههی مقاومت انجام خواهد شد، اما آغاز عملیات فصل جدیدی بود، اگر خواستید من توضیح بدهم.
سوال: آقای رضوی، در فضای هم رسانهای و هم افکار عمومی کشورهای عربی شما شاهد چه بودید؟ این جا داریم مشخصا دربارهی کشورهای عربی صحبت میکنیم البته ممکن است تفکیک کنیم کشورهای عربی نزدیکتر و دوست و هم پیمان با جمهوری اسلامی یا کشورهایی که کمی فاصله دارند یا بیشتر از کمی فاصله دارند؟
رضوی: در بحث بررسی تاثیرات رسانهای یک نکته کلی را بگویم، یک وقت میرویم سراغ بسترهای رسانهای، شبکههای تلویزیونی که اینها جزئی از ساختار حاکمیتها هستند و اینها و تصمیمی که میگیرد استراتژیکی که انتخاب میکند خط رسانهای که دنبال میکند بازتاب دهنده آن سیاست کلان پشتی آن است، اما یک وقت درباره مصرف کننده نهایی صحبت میکنیم یعنی آن چیزی که در کف خیابان دنیای عرب میشود ادراک کرد به چه طریق؟ احتمالا از طریق بازخوردهایی که میشود به همان رسانههای رسمی دید چه بازخوردهایی مردم دارند به آنها و از طریق شبکههای اجتماعی که این امکان وجود دارد اگر از من سوال بکنید مهمترین دستاورد رسانهای اقدامی که رقم زد ایران در عملیات وعدهی صادق چه بود؟ به نظر من میآید معنا بخشی جدید به تقابل بین ایران و اسرائیل در بستر کشورهای عربی منطقه است، برخلاف چیزی که ما تصور میکنیم ما در داخل ایران وقتی میگوییم ما با رژیم اسرائیل دشمنی داریم دهها مصداق عینی این دشمنی برای مخاطب ایرانی وجود دارد، مثلا میگوییم دانشمندان ما را زده، عملیات کرده، جاسوسی کرده، هک کرده، پمپ بنزینهای ما را زده، به سفارت ما حمله کرده، همین مصداقهایی که میشود در دشمنی بین ما و رژیم ذکر کرد، در بحثهای مبنایی انقلاب اسلامی که برویم این همه مواضعی که حضرت امام داشت و مواضعی که از اول ما داشتیم و قصه علی هذا؛ لکن ادارک دنیای عرب از تقابل ما با رژیم اسرائیل اینگونه نیست و اینگونه نبوده اقلا یک بخشی از دنیای عرب کاملا به گونهای دیگر تقابل ما را با اسرائیل فهم میکرده، من دارم در مورد کل دنیای عرب حرف میزنم در مورد عراق و لبنان و سوریه حرف نمیزنم در مورد کف خیابان عربی حرف میزنم، چه بوده؟ این بوده که به جز یک بخشی که بالاخره یک بخشی میآمده اقدامات ما را میدیده، مواضع ما را میدیده و بالاخره یا همراه با محور مقاومت بوده یا به شکل کلی سمپات این نوع نگاه بوده که من به آنها الان کاری ندارم در مورد تعداد آن هم الان حرف نمیزنم من الان نمیخواهم آمار بدهم که اینها کم هستند یا زیاد هستند، اما میگویم یک بخشی از دنیای عرب اینگونه نگاه میکرده، چطور نگاه میکرده؟ یک بخشی از آن این طور نگاه میکرده که میگفته، ایران دارد با اسرائیل درگیر یک تنش تقابلی هست، اما خودش نمیخواهد هزینه کند، یک تعبیری داشتند اینها میگفتند که ایرانیها، این را من در مصاحبهی اختصاصی که با آقای زیاد نخاله داشتم از ایشان پرسیدم این را دقیقا برای این پرسیدم، چون میدانستم در کف خیابان عربی این سوال وجود دارد آن هم این که یک بخشی میگویند که ایران با اسرائیل میخواهد بجنگد، اما برای این جنگ از خودش مایه نمیگذارد از عربها دارد مایه میگذارد آنها حتی به حزب الله لبنان بعنوان یک جنبش عرب از منظر قومی نگاه میکردند و میگفتند که اگر هم حزب الله دارد کمک میکند حزب الله بالاخره جوانان عرب لبنانی هستند که دارند گوشت دم توپ میشوند برای سیاستهای ایران یا فلسطینیها هستند دارند گوشت دم توپ میشوند برای سیاستهای ایران، ایران از خودش مایه نمیگذارد، یک بخش دیگر آن خیلی افراطیتر از این که شاید مخاطب عام ما در برنامهی تلویزیونی شبکه خبر شاید برایش خیلی غریب جلوه کند، اما این وجود داشته میگفتند که اصلا اینها همه بازی است ایران با اسرائیل پشت پرده بسته، البته این انگارهای که دارم میگویم به یک دلایلی شکل گرفته، که الان جای آن نیست که اگر من بخواهم خیلی تیتروار به آن اشاره کنم عملیات شمشیر سوزانی که ما در اول جنگ انجام دادیم و پایگاه در واقع آن تسلیحات اتمی عراق را زدیم و ۹ ماه بعد از آن هم اسرائیلیها هم در عملیات اپرا همان پایگاه را زدند، یا ماجرای مک فارلن یا اتفاقاتی که سر خود جنگ ایران و عراق اتفاق افتاد یک انگارههایی را در ذهن بخشی از جامعهی عربی شکل داد و البته بخشی از رسانههای ضد ما هم خیلی در این دمیدند که اینها اصلا از پشت پرده دست شان در هم است که به تعبیر عربی میگفتند مصرحیه مصرحیه یعنی تئاتر است یا فیلم است، اینها فیلم شان است و اینها با هم دعوا ندارند، ۴۶ سال تقابل ما با اسرائیلیها در بخشی از جهان عرب اساسا غلط فهم شد حتی اگر در جایی اذعان میکردند که آقا شما به فلسطینیها کمک میکنید، اما دنبال یک چیز دیگر هستید، این را کنار بگذارید، در داخل جبههی مقاومت اصلا من در مورد شعارهای عربی نمیخواهم حرف بزنم داخل جبههی مقاومت، نگاه بخشی از جبههی مقاومت این بود که ایران نقش پشتیبانی در جبههی مقاومت دارد یعنی جبههی مقاومت کنشگرانی دارد مثل حرکت انصارالله یمن، مثل حزب الله، مثل مقاومت اسلامی عراق و اینها پشتیبان شان جمهوری اسلامی ایران است، اما این پشتیبان از لایهی پشتیبانی و از لاک پشتیبانی بیرون نمیآید این در همان لایه مانده است، قرار نیست اتفاقی فراتر از این بیفتد عملیات وعدهی صادق عملیاتی بود که ایران را از مقام پشتیبانی .
سوال: آقای رضوی شما یک بحثی را داشتید پیش از بخش خبری و به یک جایی رسید قرار شد که بعد از این بخش خبری شما دنبال بکنید، تا این جای بحث این بود که فضای افکار عمومی کشورهای عربی بخشی لااقل از مردم کشورهای عربی آن هم مشخصا گفتید منظورم سوریه و لبنان و عراق نیست، در مجموعهی فضای کشورهای عربی معتقد بودند که جنگ بین ایران و اسرائیل جنگ جدی نیست، این دعواها مثلا ممکن است دعوای زرگری باشد و باور نکرده بودند برغم همهی نشانهها و فکتهایی که ما از نزدیک شاهد آن بودیم مردم ما این را درک کردند، اما آنها باور نکرده بودند این جنگ را، حالا برسیم به عملیات وعدهی صادق ببینیم چه اتفاقی افتاد از نگاه شما.
رضوی: در وعدهی صادق اتفاقی که افتاد این بود که ایرانی که تا به حال در مواجهه و مقابلهی با اسرائیل نقش پشتیبانی را داشت، نقش تامین کننده و آموزش دهندهی گروههای مقاومت را داشت، خودش راسا از یک پشتیبان به یک کنشگر تبدیل شد، یعنی در مواجههی با رژیم صهیونیستی جمهوری اسلامی ایران نه فقط نقش پشتیبانی از گروههای مقاومتی که به حق به دنبال ضربه زدن به رژیم صهیونیستی هستند را دارد وقتی که ماجرا به هدف قرار گرفتن کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق میرسد و وقتی ماجرا میرسد به زیر پا گذاشته شدن خطوط قرمز مکرر از سمت اسرائیلیها در مواجهه با ایرانیها و شهروندان ایرانی خود ایران کنشگری میکند، فقط دیگر پشتیبان نیست کنشگر است نه فقط کنشگر است که کنشگری است با فاصلهی بسیار معنادار از تمام جبههی مقاومت، یعنی سطح عملیاتی که ایران رقم زد را شما نگاه میکنید میبینید ایران عملیاتی را رقم زده که با حزب اللهی که قدرتمندترین حلقهی جبههی مقاومت هست فرسنگها فاصله دارد عملیاتی که ایران انجام داده، من همهی اینها را دارم از منظر گزارههای رسانهای دارم میبینم یعنی مخاطب در دنیای عرب دارد میبیند ایران فقط الان پشتیبان نیست پشتیبان و کنشگر است، تهدید کرده، تهدیدش را عملی کرده، این جا است که من باور دارم اقدام وعدهی صادق به ۴۶ سال تقابل جمهوری اسلامی ایران، نه به خودش به بازتاب رسانهای اش، دقت کنید؛ اقدام شجاعانهی وعدهی صادق به ۴۶ سال مقابلهی جمهوری اسلامی ایران و دشمنی جمهوری اسلامی ایران با رژیم اشغالگر قدس و رژیم اشغالگر فلسطین معنای تازه بخشید و این خودش را خیلی سریع درشبکههای رسانهای، شبکههای اجتماعی خودش را ظهور و بروز داد یعنی من شاهد سیلی از آراء و اظهارنظراتی بودم که تا حالا یا سکوت میکردند یا شاید بخشا یا شاید جزئی این را پذیرفته بودند که نکند دستهایی پشت پرده باشد، نکند اینها به حاشیه راندن بحث غزه باشد، نکند، نکند، نکند، بعد شما نگاه کنید بخش زیادی از کنشگران جهان عرب و کشورهای ... خیلیها آمدند و گفتند که آقا میگویید تئاتر است؟ ادعا میکنید به کسانی که این تفکر را پمپاژ میکردند میگویید بازی است و تئاتر است؟ بسم الله بیایید یک تئاتر مثل این برای ما رقم بزنید، یکی از آنها گفته بود آقایان طرفداران سعودی که میگویید این کار ایران فیلم است، یک فیلم برای ما بازی کنید همین فیلمی که میگویید را بازی کنید یا یک کاربر دیگر خیلی دقیق گفته بود، گفته بود اقا میگویید اینها فیلم است و واقعی نیست؟ میشود به من بگویید نقشی که اردن در این تئاتر بازی میکرد چه بود، اردن آمد جلوی پهپادهایی که ایران شلیک میکرد را گرفت یعنی اردن هم جزئی از تئاتر بود؟ یعنی میخواهم بگویم یک اقدام در یک شب، به ۴۶ سال پمپاژ رسانهای منفی اقلا در بخش جهان عرب به نظر من پایان داد، این اتفاق در فضای دنیای عرب بخاطر من گفتم عمدتا برمی گشت به اتفاقاتی که در دوران دفاع مقدس رخ داد، خود جنگی که بین ایران و رژیم بعث عراق رخ داد، دفاع مقدسی که ایران درگیر آن بود بواسطهی کنشگریهایی که رژیم بعث عراق در قبال مسئلهی فلسطین داشت و بواسطهی اتفاقاتی که من تیتروار از آن گذشتم یک انگارههای غلطی را در بخش جامعهی عربی دنیای عرب شکل داد و همهی اینها نقش بر آب شد به جز اینها در خود جبههی مقاومت، اصلا کسانی که اینها را باور نداشتند خود مردم فلسطین که از این انگارهها دورتر بودند خود مردم کشورهای منطقهای که حالا همان فلسطین و سوریه و عراق و لبنان را خدمت شما میگویم به ایران نگاه شان کاملا متفاوت شد یعنی تا الان میگفتند ایران پشت ما ایستاده بود، اما جایش برسد ایران میاید و چنان پشت دستی به اسرائیل میزند که حالا حالاها ما فاصله داریم، چون بالاخره فاصله ایران بعنوان یک کنشگر رسمی که یک دولت رسمی و مستقر است یک دولت ملت یک نیشن استیت مستقر با توانمندیهایی که دارد خیلی متفاوت و خیلی بالا بود این که ایران در این عملیاتی که اتفاق افتاد سطح میانی تکنولوژیهای خودش را درگیر کرد یعنی ما، حالا همین اقای اسکات ریتری که الان تکهای از حرف هایش را دیدیم یک جملهای داشت که دقیق نبود گفته بود که ایران موشکهای مافوق صوتش را در زدن پایگاه هوایی جنوب اسرائیل به کار برد که طبق گزارشها اینگونه نبود ایران موشکهای نسل دو و سه و پهپادهای نسل ۳ خودش را استفاده کرد، شاهد ۱۳۶ را استفاده کرد در حالی که پهپادهای خیلی پیشرفته تری هم داشت ایران برخلاف آنچه که اسرائیلیها و آمریکاییها ادعا میکنند ۲۰۰ یا ۳۰۰ تا طبق گفتهای که ایرانیها ذکر کردند از جمله نماینده جمهوری اسلامی دیشب در سازمان ملل ذکر کرد چند ده یعنی برآورد ایرانیها چند ده مجموع تعداد موشکها و پهپادهایی بوده که ایران شلیک کرد این میتوانست چند صد یا چند هزار باشد در این سطح ایران چنین ضربهای را به دشمن خود وارد کرده و طبعا به نظر من الان آنچه که در جنگ رسانهای شاهد آن هستیم همیشه جنگهای رسانهای از جنگهای میدانی بزرگتر بودند، همیشه جنگ بین قلوب و عقلها از جنگ در عرصه میدان بزرگتر بود و اگر دستاوردی را در عرصهی جنگ رسانهای بدست میآید این دستاورد خیلی گستردهتر است من این را به عینه دارم میبینم، در مورد شرق دنیای اسلام در شرق که اصلا سخن نمیگویم که آنها کاملا همسو بودند در فضای کشورهای عربی به نظر من معادلات به شدت تغییر کرده و نوع نگاهها کاملا عوض شده نسبت به جمهوری اسلامی ایران.
سوال: خانم شبیری؛ بعضیها میگویند که رسانههای غربی این بار نتوانستند سناریو پیش ببرند یعنی یک جورهایی دستپاچه شدند یک جورایی غافلگیر شدند شما نشانهای از آن دیدید؟
شبیری: به نظر من شاید برای پاسخ به این سوال باید برویم سبک رسانهای غرب به طور ویژه آمریکا و انگلیس پدر و مادرهای رژیم صهیونیستی به هر حال بعنوان حامیان اصلی و بنیانگزاران برویم ببینیم که سبک رسانهای شان چه بوده برای این که یک رژیم را در این منطقه جعلی گنجاندند به تعبیری؛ دستکاری تاریخ یکی از روشهای آنها بوده که در رسانه هایشان هم دیده شده، واقعا عملیاتی که غرب انجام داد برای اینکه رژیم صهیونیستی را آرام آرام در این منطقه جا بیاندازد، با نگارش تاریخ بود حتی اگر شما اشاره کردند آقای رضوی به بحث جامعهی عرب و به طور ویژه برخی از کشورهای عربی حتی آمریکا و غرب توانسته نفوذ کند به کتابهای تاریخ مدارس و رژیم صهیونیستی را بگنجاندو بگوید که وجود داشته و هست و به رسمیت شناخته بشود الان و بعد از وعدهی صادق به طور ویژه دیگر نتوانستند تاریخ را از نصفه باز کنند حتی ما دربارهی عملیات ۷ اکتبر یا ۱۵ مهر که حماس انجام داد هم در رسانههای آنها میدیدیم که میگفتند جنایتهای رژیم صهیونیستی در پاسخ به طوفان الاقصی است که انجام میشود ۷۵ سال اشغالگری و جنایت و کشتار در رسانه هایشان حذف شد و آمدند مبدا روایت کردن را گذاشتند از ۱۵ مهر یا ۷ اکتبر به این طرف، بعد از وعدهی صادق اگر شما مرور بکنید رسانههای غربی را، ببینید مثلا ان بی سی نیوز آمریکا که ما در شبکهی خبر هم پخش کردیم میگوید تلافی ایران، نمیگوید عملیات ایران، نمیگوید حملهی ایران، تلافی یعنی یک اتفاقاتی قبلا وجود داشت الان دارد پاسخ میگیرد، بی بی سی جهانی یا بی بی سی انگلیسی میآید اشاره میکند که پس از حملهی هوایی اسرائیل به مجتمع دیپلماتیک ایران در قلب دمشق ایران این پاسخ را انجام داد و مشابه این خیلی داریم که تاریخ بعد از حملهی دمشق این جا دارد روایت میشود، صحبت سر این است من در برخی از رسانهها دیدم که کلید واژهی غیرمنتظره نبود چرا غیرمنتظره نبود؟ چون واکنش است، چون پاسخ است اینها همه کلید واژههایی است که شنیده میشود و این تفاوت فضای رسانهای قبل و بعد از وعدهی صادق است.
سوال: آقای روشن چشم؛ چرا ایران اعلام کرد؟
روشن چشم: طیفی از عوامل وجود دارد، ۴ تا دسته بندی کلی را بنده خدمت شما عرض میکنم ابتدا این که ایران، چون شعاع و گسترهی سرزمینی و ژئوپلوتیکی عملیات طوری بود که چندین کشور را در بر میگرفت برای این که سوءتفاهم یا باعث خصومت و به نوعی واکنش پذیری یا به نوعی توهینی به کشورهایی که ممکن بود آسمان سرزمینی شان تحت تاثیر قرار بگیرد یا ممکن بود موشکهایی اختلالی ایجاد بشود یا در جاهایی که حوادثی که وجود داشت پیاده نشود، یک هماهنگی را با کشورهای مختلف انجام میداد، آن چیزی که در مورد پاکستان رخ داد قبلا جیش العدل را ایران هدف قرار داد، هماهنگی صورت نگرفته بود به دلیل اصل غافلگیری منجر به سوءتفاهمهایی بین کشورها شد بنابراین ایران تلاش کرد که میزان سوءتفاهم را در این عملیات با کشورهای دوست خودش به حداقل ممکن برساند تا آنها تحت تاثیر قرار بگیرند، دومین عامل این بود که ایران نیاز داشت که رژیم صهیونیستی در بالاترین سطح آمادگی باشد، واقعیت این است ایران با این عملیات یک رزمایش انجام داد، الان ایران الگوی دفاعی سرزمینی اسرائیل را احصاء کرده است.
سوال: میگویند این یک تست گرم بود
روشن چشم: دقیقا، یک الگوریتم دفاعی آنها را ایران دارد میداند که آنها بر اساس چه پلههایی، چه مبانیهایی در مقابل حمله اقدام میکنند و بخاطر همین بود که میزان سطح تسلیحاتی که استفاده کرد تسلیحات آزمایشی بیشتر بودند تا این که تسلیحات تهاجمی پیشرفته، ایران هایپر سونیکایی دارد که غیر قابل ردیابی است به دلیل سرعت بالایی که بعضی از اینها از جو خارج میشوند و اگر حتی ردیابی بشوند امکان رسیدن به اینها وجود ندارد و میتواند سر جنگیهای فوق العادهای دارند بنابراین ایران نسبت به الگوی دفاعی رژیم صهیونیستی بسیار آماده است و جزئیات دقیقی را توانست جمع آوری کند که در مراحل بعد ضربات غیر قابل جبرانی را وارد بکند بر این رژیم و همان طوری که نشان داد. سطح سوم این بود که ایران نیاز به یک نمایش داشت، واقعیت این است که ایران پاسخ آن عملیاتهای روانی که پیش از این مبحث حتی در مورد جریانهای مقاومت، حتی در مورد مسائلی که طی این نزدیک به ۵ دهه بین ایران و اسرائیل وجود داشت، یک آفرینش جدیدی انجام داد تا آنها را در واقع نمایش بدهد و به اضافه این که بتواند گترینگ دیتا بکند، دیتاهای جدیدی را کاملا از این فضا جمع آوری بکند که آن موشکها را کامل و سطح آخر اینکه ایران پارادایم پاسخگویی خودش را تغییر داد، تغییر در پارادایم، الان ایران هر کجای این دنیا منافعش تحت تاثیر قرار بگیرد میتواند مستقیم از مبدا ایران به مقصد هدف حمله بکند.