زادگاهش یوش است، روستایی خوش آب و هوا با قدمت نسبتا کهن در اقلیم کوهستانی و ییلاقی که طبیعت بکر و بافت روستایی آن به خوبی حفظ شده است و قدمت آن به دوره ساسانیان باز میگردد.
وی در یکی از روستاهای استان مازندران به نام یوش در شمال ایران متولد شد و پس از دوران کودکی، به تهران عزیمت کرد و به تحصیل زبان فرانسه پرداخت.
نیما یوشیج این شاعر معاصر ایرانی بنیان گذار شعر نوین با مجموعه تأثیرگذار افسانه، در فضای راکد شعر ایران، انقلابی به پا کرد، نیما آگاهانه تمام بنیادها و ساختارهای شعر کهن فارسی را به چالش کشید.
تمام جریانهای اصلی شعر معاصر فارسی وامدار این انقلاب و تحولی هستند که نیما نوآور آن بود و بسیاری از شاعران و منتقدان معاصر، اشعار نیما را نمادین میدانند و او را هم پایه شاعران سمبولیست بنام جهان میدانند.
نیمایوشیج زبان عربی را نیز به خوبی میدانست.
او به تشویق یکی از اساتیدش، سرودن شعر را آغاز کرد و پس از آزمودن طبع شعر خود در قالبها و اوزان سنتی شعر کلاسیک ایران، مکتبی را در شعر معاصر ایران پدید آورد که به شعر نو معروف است.
بیان مسائل روز جامعه به زبان ساده و صمیمی، شکستن قالبها و وزنهای کلاسیک، از ویژگیهای مهم شعر نیما است. مهمترین اثر این شاعر نوآور ایرانی، «افسانه» نام دارد.
نیما یوشیج در سال ۱۳۰۰ منظومه قصه رنگ پریده را که یک سال پیش سروده بود در هفته نامه قرن بیستم میرزاده عشقی به چاپ رساند.
این منظومه مخالفت بسیاری از شاعران سنتی و پیرو سبک قدیم مانند ملک الشعرای بهار و مهدی حمیدی شیرازی را برانگیخت، شاعران سنتی به مسخره و آزار وی دست زدند.
عبدالعلی دستغیب٬ منتقد ادبی٬ معتقد است که نیما حتی در ابتدا که به سبک قدیم شعر میسرود٬ توانایی خود را نشان داد، هرچند این اشعار از نظر فرم کهن هستند٬ نیما معانی و موضوعات جدیدی در آنها گنجانده است.
در پاییز سال ۱۳۰۱ شعرای شب را در روزنامه هفتگی نوبهار منتشر کرد، شیوه کار در هر کدام از این قطعات تیر زهرآگینی به خصوص در آن زمان به طرفداران سبک قدیم بود.
در سال ۱۳۱۶ نیما با سرودن ققنوس در شکل و بیانی تازه شیوهای نو میآفریند و با این آفرینش شعر نو در زبان فارسی متولد میشود.
نیما علاوه بر شکستن برخی قوالب و قواعد، در زبان قالبهای شعری تاثیر فراوانی داشت، او در قالب غزل، به عنوان یکی از قالبهای سنتی نیز تاثیر گذار بوده است، به طوری که عدهای معتقدند غزل بعد از نیما شکل دیگری گرفت و به گونهای کاملتر راه را پیمود.
از آثار معروف نیما میتوان به دو نامه، کندوهای شکسته، دنیا خانه من است، کشتی و توفان، افسانه، تو را من چشم در راهم و آی آدمها اشاره کرد.
نیما پس از مدتی به تدریس در مدرسههای مختلف از جمله مدرسه عالی صنعتی تهران و همکاری با روزنامه هایی، چون مجله موسیقی و مجله کویر پرداخت، انقلاب نیما با دو شعر ققنوس و غراب آغاز شد و او این دو شعر را در مجله موسیقی که یک مجله دولتی بود، منتشر کرد.
نیما یوشیج درحالی که به علت سرمای شدید یوش، به ذات الریه مبتلا شده بود، برای معالجه به تهران آمد. معالجات تأثیری نداشت
وی در امامزاده عبدالله تهران به خاک سپرده شده است .
سپس در سال ۱۳۷۲ خورشیدی بنا به وصیتش پیکر او را به خانه اش در یوش منتقل کردند.
مزار او در کنار مزار خواهرش، بهجت الزمان اسفندیاری و مزار سیروس طاهباز در میان حیاط جای گرفته است.